روز جهانی مبارزه با اعدام:
چرا لغو اعدام، ضرورت امروز عدالت است؟
«حق حیات» بنیادیترین حق انسان است و دولتها موظفاند آن را پاس بدارند.
اعدام، بهعنوان سلب عمدی و برگشتناپذیرِ جان، با کرامت انسانی و فلسفه حقوق عمومی ناسازگار است؛ مجازاتی که اگر اجرا شود، حتی کوچکترین خطای قضایی را نیز غیرقابل جبران میکند.
از همینرو، هر نظام عدالتمحوری باید نخستین پرسش را پیش از اجرای حکم بپرسد:
آیا امکان خطا و امکان جبران پذیرفته میشود؟
پرسشی که در برابر اعدام، پاسخی ندارد.
تجربه کشورهای بیشماری نیز به سود لغو مجازات مرگ سخن میگوید.
کشورهایی که اعدام را لغو کردهاند، جهشی جنایی نشان نداده و پژوهشها نیز مزیتی بازدارندگی برای مجازات مرگ فراتر از مجازاتهای سنگین دیگر نیافتهاند.
افزون بر این، برخی قابلتوجهی از جرایم خشن یا مجرمان به عادت، حرفهای یا «به لحظه»، رقم میزنند؛ گروههایی که در لحظه ارتکاب، حسابگری عقلانی مبتنی بر هزینه - فایده ندارند تا «ترس از اعدام» رفتارشان را تغییر دهد.
نقصانهای دادرسی، اعدام را پرخطرتر میکند: اعترافات مستنددار، دسترسی نابرابر به وکیل، فشار رسانهای یا خطاهای کارشناسی میتواند به محکومیتهای نادرست بینجامد.
در پروندههای مرگ، کیفیت دفاع و امکانات حقوقی متهم گاه سرنوشتسازتر از حقیقتِ ماجراست؛ و وقتی حکم اجرا شد، امکانِ بازگشت و جبران وجود ندارد.
به بیان ساده، اعدام نه با عدالت ترمیمی سازگار است و نه با اصل احتیاط در سلبِ بلندترین حق انسان.
مهمتر اینکه اعدام، بیش از آنکه ابزار مجازات معقول باشد، به انتقام نزدیک میشود و با سه کارکرد پذیرفتهشده کیفر، بازدارندگی معقول، بازپروری بزهکار و اصلاح، در تعارض است.
مخالفت با اعدام بهمعنای انکار مجازات نیست؛ میتوان با حبسهای طولانیمدت یا حبس ابد، همراه با دادرسی عادلانه، پیشگیری اجتماعی و حمایت از بزهدیدگان، هم امنیت را پاس داشت و هم از خطاهای مرگبار پرهیز کرد.
«رأی به عدالت قابل جبران، انسانی و کارآمد.»
#نه_به_اعدام #دادبان